افسردگی و تنهایی در نوجوانان در دنیای دیجیتال
- روان شناسی, روان شناسی کودک و نوجوان
- 1403/07/14
- 14 مهر 1403

با افزایش شبکه های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال در زندگی روزمره، نوجوانان با یک چشم انداز جدید برای مواجهه با چالش های ارتباطات اجتماعی و سلامت روانی مواجه شده اند. در حالی که این ابزارها فرصت هایی برای برقراری ارتباط و خلاقیت فراهم می کنند، اما خطرات قابل توجهی نیز برای سلامت روان به خصوص در افراد جوان که هنوز هویت و تابآوری عاطفی خود را شکل نداده اند، به همراه دارند. افسردگی و احساس تنهایی در نوجوانان به شدت افزایش یافته و تحت تأثیر شدید تعاملات دیجیتالی قرار گرفته اند. درک چگونگی مقابله با این مسائل برای والدین، معلمان و خود نوجوانان بسیار مهم است تا رویکردی سالم تر نسبت به دنیای دیجیتال داشته باشند.
افسردگی نوجوانان: یک روند نگران کننده
افسردگی در میان نوجوانان به طرز قابل توجهی افزایش یافته است. مطالعات نشان می دهد که بیشتر نوجوانان امروزی نسبت به گذشته احساس ناراحتی، ناامیدی و انزوای اجتماعی بیشتری دارند. این افزایش با عوامل مختلفی از جمله فشارهای تحصیلی، روابط خانوادگی و حضور فراگیر شبکه های اجتماعی مرتبط است. برخلاف نسل های گذشته، نوجوانان امروز با چرخه ای بیپایان از تعاملات دیجیتال روبرو هستند که منجر به احساس بیکفایتی و خستگی عاطفی میشود.
نقش شبکه های اجتماعی در سلامت روان نوجوانان
شبکه های اجتماعی به بخش مرکزی زندگی نوجوانان تبدیل شدهاند. پلتفرم هایی مانند اینستاگرام، تیک تاک و اسنپ چت به عنوان محل های اصلی تعاملات اجتماعی عمل میکنند. با این حال، محتوای موجود در این پلتفرم ها اغلب انتظارات غیر واقعی از زندگی، ظاهر و موفقیت را به نمایش می گذارد. این مقایسه های دائمی با لحظات برجسته دیگران می تواند چرخه ای مخرب ایجاد کند که نوجوانان ارزش خود را بر اساس تعداد لایک ها، دنبالکنندگان یا نظرات ارزیابی کنند.
چگونه شبکه های اجتماعی احساس تنهایی را افزایش می دهند
با وجود ارتباط مداوم از طریق پلتفرم های دیجیتال، بسیاری از نوجوانان گزارش می دهند که احساس انزوا و تنهایی بیشتری نسبت به گذشته دارند. تناقض موجود در شبکه های اجتماعی این است که در حالی که ارتباط فوری را فراهم می کنند، اغلب فاقد عمق و اصالت هستند. توهم ارتباط، به خصوص زمانی که تعاملات آنلاین سطحی یا غیر واقعی به نظر میرسند، میتواند احساس تنهایی را تشدید کند.
تاثیر روانی زندگیهای کامل در پلتفرم های اجتماعی
نوجوانان بهطور ویژه در برابر تصاویر گزینشی و ایده آلی که از زندگی در شبکه های اجتماعی نمایش داده می شوند، آسیب پذیر هستند. وقتی هر پست از روزهای بینقص و لحظات خوش نشان داده شود، این تصور را ایجاد می کند که دیگران زندگی شادتری دارند. این مواجهه مداوم با زندگیهای “کامل” میتواند منجر به احساس کم ارزشی و افسردگی شود، به خصوص در نوجوانانی که از پیش با مشکلات عزت نفس یا تصویر بدن دست و پنجه نرم می کنند.
سایبر بولینگ(cyberbullying): یک محرک پنهان افسردگی
یکی از جنبه های تاریک شبکه های اجتماعی، افزایش سایبر بولینگ یا آزار و اذیت آنلاین است. برخلاف قلدر بازیهای سنتی که در محیط های مشخص و زمان های محدود اتفاق می افتاد، سایبر بولینگ می تواند در هر لحظه و به طور مداوم رخ دهد. ناشناس بودن اینترنت می تواند افراد را جسورتر کند و ماهیت عمومی شبکه های اجتماعی میتواند حملات را حتی مخرب تر کند. برای نوجوانانی که با سایبر بولینگ مواجه می شوند، تأثیر بر سلامت روان می تواند عمیق باشد و منجر به افزایش افسردگی، اضطراب و انزوا شود.

ترس از دست دادن (FOMO)
اضطراب جدید ترس از دست دادن یا FOMO (Fear of missing out) یکی از پدیده های جدید مرتبط با افزایش شبکه های اجتماعی است. نوجوانان به طور مداوم در معرض تصاویری از دوستان و همسالان خود قرار می گیرند که در حال لذت بردن از موقعیتها و رویدادهای مختلف هستند، که می تواند احساس تنهایی و اضطراب را تحریک کند. اضطرابی که از احساس عقب افتادن یا نرسیدن به دیگران ناشی می شود، می تواند به شدت به بروز علائم افسردگی در نوجوانان کمک کند.
با توجه به نقش مرکزی شبکه های اجتماعی در زندگی نوجوانان، درک تأثیرات آن بر سلامت روانی بسیار حیاتی است. در حالی که این پلتفرم ها فرصت هایی برای برقراری ارتباط و ابراز وجود فراهم می کنند، اما می توانند به احساس تنهایی، افسردگی و انزوا نیز دامن بزنند. با تشویق به عادات دیجیتال سالم، تقویت تعاملات واقعی و ترویج تاب آوری عاطفی، می توان به نوجوانان کمک کرد تا چالش های دنیای دیجیتال را بهطور مؤثر مدیریت کنند. والدین، معلمان و خود نوجوانان باید با همکاری یکدیگر تعادلی میان زندگی آنلاین و آفلاین ایجاد کنند تا اطمینان حاصل شود که تعاملات دیجیتال سلامت روانی را بهبود می بخشد و نه تخریب.
ارتباط بین زمان استفاده از صفحه نمایش و سلامت روان نوجوانان
در سال های اخیر، ارتباط بین زمان استفاده از صفحه نمایش و سلامت روان نوجوانان به موضوعی مهم و مورد بررسی تبدیل شده است. با توجه به رشد فناوری های دیجیتال و فراگیر شدن استفاده از دستگاه های هوشمند، نوجوانان بیش از هر زمان دیگری در معرض استفاده طولانی مدت از صفحه نمایش قرار دارند. این موضوع، تأثیرات عمیقی بر سلامت روانی و احساسی آن ها داشته است و نگرانی های زیادی در مورد افزایش خطر افسردگی، اضطراب و دیگر مشکلات روانی به وجود آورده است. بهطور کلی، استفاده مداوم و بیش از حد از صفحه نمایش با پیامدهای منفی روانی مرتبط شده است.
اثرات منفی زمان زیاد استفاده از صفحه نمایش
یکی از واضح ترین آثار استفاده زیاد از صفحه نمایش، کاهش زمان فعالیت های بدنی و خواب است. نوجوانانی که زمان زیادی را به تماشای صفحات مختلف اختصاص می دهند، اغلب زمان کمتری برای فعالیت های بدنی، ورزش یا حتی خواب کافی دارند. کمبود خواب و کاهش فعالیت های فیزیکی، خود به عنوان عوامل مؤثری در افزایش اضطراب، افسردگی و کاهش توانایی های ذهنی نوجوانان شناخته می شوند. مطالعات متعدد نشان داده است که نوجوانانی که بیش از ۳ تا ۴ ساعت در روز از صفحه نمایش استفاده می کنند، بیشتر در معرض خطرات روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار دارند. افزایش زمان استفاده از شبکه های اجتماعی نیز با افزایش سطح اضطراب و افسردگی مرتبط است. مشاهده مداوم تصاویر زندگی های “کامل” دیگران در شبکه های اجتماعی می تواند باعث ایجاد حس مقایسه منفی شود. نوجوانان ممکن است احساس کنند که زندگی آن ها به اندازه دیگران جالب یا موفق نیست و این خود منجر به کاهش عزت نفس و افزایش احساس ناکامی و افسردگی می شود.
تغییرات در عملکرد مغزی و شناختی
مطالعات علمی نشان داده اند که استفاده طولانی مدت از صفحات نمایش می تواند بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد. وقتی نوجوانان مدت زمان زیادی را به مشاهده محتواهای آنلاین اختصاص میدهند، ذهن آن ها به سرعت به محرک های کوتاه و سطحی عادت می کند و تمرکز طولانی مدت برای فعالیت های پیچیده تر مانند مطالعه یا حل مسائل کاهش می یابد. این مشکل می تواند در طولانی مدت به کاهش توانایی های شناختی نوجوانان منجر شود و بر عملکرد تحصیلی آن ها تأثیر منفی بگذارد.از سوی دیگر، تماشای مداوم صفحه نمایش باعث کاهش تعاملات اجتماعی در دنیای واقعی می شود. نوجوانانی که زمان زیادی را به بازی های ویدیویی یا گشت و گذار در شبکه های اجتماعی اختصاص می دهند، فرصت های کمتری برای تعاملات حضوری و تقویت مهارت های اجتماعی دارند. این کاهش تعاملات اجتماعی می تواند احساس تنهایی و انزوا را تشدید کند.
مدیریت زمان استفاده از صفحه نمایش برای سلامت روان بهتر
با وجود تأثیرات منفی استفاده بیش از حد از صفحه نمایش، راهکارهایی وجود دارد که می تواند به نوجوانان کمک کند تا از مضرات آن جلوگیری کنند و از این فناوری ها به شکل سالم تری بهره ببرند. تنظیم محدودیت زمانی برای استفاده از دستگاه های دیجیتال و تشویق نوجوانان به انجام فعالیت های فیزیکی، مطالعه و تعاملات اجتماعی حضوری از جمله اقداماتی است که والدین و مربیان می توانند برای حمایت از سلامت روان نوجوانان در نظر بگیرند.
همچنین تشویق به تمرین های ذهن آگاهی و مدیریت استرس می تواند به نوجوانان کمک کند تا تأثیرات منفی استفاده زیاد از صفحه نمایش را کاهش دهند. فعالیت هایی مانند یوگا، مدیتیشن یا حتی پیادهروی در طبیعت میتواند به بهبود سلامت روانی و کاهش اضطراب و افسردگی کمک کند. استفاده از صفحه نمایش بخشی از زندگی روزمره نوجوانان در دنیای مدرن شده است، اما همانطور که مشاهده شد، استفاده مداوم و طولانی مدت از آن می تواند اثرات منفی بر سلامت روان داشته باشد. با این حال، با مدیریت مناسب و ایجاد تعادل میان استفاده از فناوری و فعالیت های زندگی واقعی، می توان اثرات منفی را کاهش داد و به بهبود سلامت روان نوجوانان کمک کرد.

ارتباط دیجیتال در برابر تعامل حضوری
در دنیای امروز، تعاملات دیجیتال به بخش عمده ای از زندگی نوجوانان تبدیل شده است. پلتفرم های اجتماعی، پیامرسانها و بازی های آنلاین به نوجوانان این امکان را می دهند که در هر لحظه با دوستان، خانواده و حتی افراد ناشناخته در سراسر دنیا در ارتباط باشند. اگرچه این نوع ارتباطات مزایای بسیاری دارد، اما جایگزین تعاملات حضوری و واقعی نمی شود. تعاملات حضوری نقش مهمی در تقویت سلامت روان و اجتماعی افراد، به ویژه نوجوانان دارد که در حال توسعه مهارت های اجتماعی و عاطفی خود هستند.
محدودیت های ارتباط دیجیتال
ارتباطات دیجیتال، هرچند که سریع و فوری هستند، اما اغلب فاقد عناصری حیاتی مانند زبان بدن، تماس چشمی و حالات چهره هستند. این عناصر برای درک کامل احساسات و نیات طرف مقابل ضروری اند. وقتی نوجوانان از طریق پیام های متنی، چت های ویدیویی یا شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار می کنند، بخش بزرگی از این جنبه های ارتباطی از بین می رود. به علاوه، ارتباطات دیجیتال معمولاً کوتاه و سطحی هستند و بهندرت فرصتی برای گفت و گوهای عمیق و سازنده فراهم می کنند.علاوه بر این، ارتباطات دیجیتال می توانند منجر به سوءتفاهم شوند. در محیط های آنلاین، تفسیر اشتباه از پیامها به دلیل عدم وجود نشانه های عاطفی و فیزیکی رایج است. این می تواند باعث بروز درگیری ها یا احساسات منفی شود که در تعاملات حضوری کمتر به چشم می آیند.
اهمیت تعامل حضوری در حفظ سلامت روان
تعاملات حضوری اهمیت ویژه ای در توسعه سلامت روان نوجوانان دارد. وقتی نوجوانان به صورت حضوری با دوستان، خانواده و همسالان خود تعامل دارند، از فرصت بیشتری برای تجربه و بیان عواطف برخوردار هستند. در تعاملات حضوری، احساسات و نیتها بهتر درک می شوند و فرصت برای تقویت روابط عمیق و معنادار بیشتر است.
1-ارتباط عاطفی قویتر:
یکی از بزرگ ترین مزایای تعاملات حضوری، ایجاد ارتباطات عاطفی قوی تر است. وقتی افراد چهره به چهره با یکدیگر ملاقات می کنند، از طریق تماس چشمی، لمس، و شنیدن صدای همدیگر، ارتباط احساسی عمیق تری برقرار میکنند. این نوع از ارتباطات به افراد کمک می کند تا احساس حمایت و همراهی بیشتری داشته باشند و این امر می تواند به کاهش اضطراب و تنهایی کمک کند.
۲- تقویت مهارتهای اجتماعی:
تعاملات حضوری به نوجوانان کمک می کند تا مهارت های اجتماعی کلیدی مانند گوش دادن فعال، همدلی، حل مسئله و مدیریت اختلافات را تمرین کنند. این مهارت ها در محیطهای دیجیتال کمتر تقویت می شوند. برای نوجوانانی که هنوز در حال توسعه این مهارتها هستند، تعامل حضوری فرصتی حیاتی برای یادگیری و بهبود ارتباطات اجتماعی فراهم می کند.
۳-کاهش احساس تنهایی و انزوا :
با وجود اینکه شبکه های اجتماعی و ارتباطات آنلاین امکان برقراری ارتباط با دیگران را در هر لحظه فراهم می کنند، بسیاری از نوجوانان پس از تعاملات دیجیتال احساس انزوا و تنهایی می کنند. این پدیده که به تنهایی دیجیتال مشهور است، از عدم وجود عمق عاطفی در ارتباطات آنلاین ناشی می شود. از سوی دیگر، تعاملات حضوری با دوستان و خانواده می تواند حس تعلق و پیوند عاطفی قوی تری ایجاد کند و به کاهش احساس تنهایی کمک کند.
۴. افزایش شادی و رضایت روانی:
مطالعات نشان می دهند که تعاملات حضوری با دوستان و افراد خانواده به بهبود احساس شادی و رضایت روانی کمک می کند. وقتی نوجوانان وقت خود را با دوستان و افراد نزدیک سپری می کنند، ترشح هورمون هایی مانند اکسی توسین و سروتونین که به احساس شادی و آرامش کمک می کنند، افزایش می یابد. این امر به نوجوانان کمک می کند تا با استرس و فشارهای روزمره بهتر کنار بیایند.
تعادل بین ارتباط دیجیتال و تعامل حضوری
در دنیای امروز، اجتناب از ارتباطات دیجیتال تقریباً غیرممکن است، اما حفظ تعادل میان تعاملات آنلاین و حضوری برای حفظ سلامت روان ضروری است. نوجوانان باید تشویق شوند تا از هر دو نوع ارتباط بهطور متعادل استفاده کنند. والدین و مربیان می توانند با تنظیم محدودیتهایی برای زمان استفاده از تکنولوژی و تشویق به فعالیت های اجتماعی حضوری، به نوجوانان کمک کنند تا از مزایای هر دو نوع ارتباط بهرهمند شوند.برگزاری فعالیتهای گروهی مانند ورزش، گردشهای دستهجمعی، یا جلسات خانوادگی به نوجوانان فرصت می دهد تا از تعاملات حضوری بهره مند شوند. همچنین، تشویق به مشارکت در فعالیت های داوطلبانه یا هنری می تواند نوجوانان را به سوی برقراری ارتباطات عمیق و معنادار در دنیای واقعی سوق دهد.
اگرچه ارتباطات دیجیتال بخش مهمی از زندگی نوجوانان است، اما تعاملات حضوری نقشی اساسی در حفظ سلامت روان و ایجاد روابط عمیق و معنادار دارد. ایجاد تعادل میان استفاده از فناوری و برقراری تعاملات حضوری می تواند به نوجوانان کمک کند تا از مزایای هر دو جهان بهره مند شوند و سلامت روانی و اجتماعی خود را حفظ کنند.

چگونه مدارس می توانند با انزوای دیجیتال مقابله کنند؟
در دنیای مدرن که فناوری و دستگاه های دیجیتال در هر جنبه ای از زندگی روزمره نفوذ کرده اند، مدارس نیز با چالش های جدیدی از جمله انزوای دیجیتال مواجه هستند. نوجوانانی که بخش زیادی از وقت خود را در فضای آنلاین و شبکه های اجتماعی می گذرانند، ممکن است احساس انزوا، افسردگی و حتی انزوای اجتماعی را تجربه کنند. این پدیده که بهطور مستقیم با استفاده مداوم از صفحه نمایش و ارتباطات دیجیتال مرتبط است، یکی از مسائل مهمی است که سلامت روان نوجوانان را تهدید می کند. برای مقابله با این موضوع، مدارس به عنوان یکی از نهادهای کلیدی در زندگی نوجوانان، نقشی حیاتی در آموزش و ترویج رفتارهای سالم و متعادل در زمینه استفاده از تکنولوژی دارند.
۱. تشویق به تعاملات حضوری و فعالیتهای گروهی:
یکی از بهترین روش هایی که مدارس می توانند برای مقابله با انزوای دیجیتال انجام دهند، تشویق دانشآموزان به تعاملات حضوری و شرکت در فعالیت های گروهی است. برگزاری کارگاه های مشارکتی، برنامه های ورزشی، فعالیت های هنری و فرهنگی، و رویدادهای اجتماعی به دانشآموزان این فرصت را می دهد که از فضای دیجیتال فاصله بگیرند و با همکلاسی ها و دوستان خود به صورت حضوری و مستقیم تعامل داشته باشند. این نوع از تعاملات نه تنها به کاهش احساس انزوای دیجیتال کمک می کند، بلکه مهارت های اجتماعی، همکاری و همدلی را نیز در دانشآموزان تقویت میکند.
۲. ایجاد فضاهای امن برای گفتگو و تبادل نظر:
ایجاد فضاهای امن در مدارس که دانشآموزان بتوانند آزادانه درباره مسائل روانی و عاطفی خود صحبت کنند، می تواند به کاهش احساس انزوا و تنهایی کمک کند. این فضاها می توانند به شکل جلسات مشاوره گروهی، برنامه های حمایتی همسالان یا حتی گروه های گفت و گو در کلاس ها برگزار شوند. ایجاد چنین فضایی به دانشآموزان نشان می دهد که در مدرسه، حمایت و پشتیبانی لازم برای مقابله با چالش های روحی و روانی وجود دارد.
۳. آموزش درباره مصرف مسئولانه و سالم از فناوری:
آموزش نحوه استفاده سالم و متعادل از فناوری به دانشآموزان یکی از اقدامات کلیدی است که مدارس می توانند برای مقابله با انزوای دیجیتال اتخاذ کنند. بسیاری از نوجوانان به دلیل نداشتن دانش کافی درباره تأثیرات منفی استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی و صفحه نمایش بر سلامت روان خود، زمان زیادی را در فضای مجازی میگذرانند. برگزاری کارگاهها و کلاسهای آموزشی در زمینه مصرف مسئولانه از تکنولوژی، فواید و مضرات استفاده از شبکههای اجتماعی، و اهمیت ایجاد مرزهای دیجیتال می تواند به نوجوانان کمک کند تا با هوشیاری بیشتری از این ابزارها استفاده کنند و از گرفتار شدن در انزوای دیجیتال جلوگیری کنند.
۴. فراهم کردن برنامههای حمایتی برای سلامت روان:
مدارس می توانند با ارائه برنامه های حمایتی برای سلامت روان، نقش مهمی در مقابله با انزوای دیجیتال و مسائل مرتبط با آن داشته باشند. وجود مشاوران و روان شناسان مدرسه که بهطور فعال در دسترس دانشآموزان باشند و بتوانند به آن ها در مدیریت مشکلات روانی کمک کنند، بسیار حیاتی است. علاوه بر این، ایجاد خطوط ارتباطی مستقیم بین دانش آموزان و مشاوران به دانش آموزان این امکان را می دهد که در صورت نیاز به سرعت کمک های لازم را دریافت کنند.
ادغام آموزش سلامت روان در برنامههای مدرسه
یکی از روش های مهم برای مقابله با انزوای دیجیتال، ادغام آموزش سلامت روان در برنامه های درسی مدارس است. با توجه به اینکه نوجوانان بیش از هر زمان دیگری در معرض فشارهای روانی و اجتماعی قرار دارند، ارائه آموزش هایی درباره سلامت روان می تواند به آنها کمک کند تا با این چالش ها بهتر مواجه شوند و از احساس انزوا و افسردگی جلوگیری کنند.
۱. آموزش مهارتهای مدیریت استرس و احساسات:
مدارس می توانند با ادغام مهارت های مدیریت استرس و کنترل احساسات در برنامه های درسی، به دانشآموزان یاد دهند که چگونه با فشارهای روزمره، چه در فضای آنلاین و چه در زندگی واقعی، مقابله کنند. تکنیک هایی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن و تمرینات ذهن آگاهی به دانشآموزان کمک میکند تا آرامش ذهنی خود را حفظ کرده و بهتر با موقعیت های استرسزا کنار بیایند. این مهارتها به ویژه در مواجهه با فضای مجازی که می تواند به احساس اضطراب و استرس بیافزاید، بسیار مفید است.
۲. تشویق به گفتوگوهای باز و غیرقضاوتی درباره مسائل روانی:
ادغام مباحث مرتبط با سلامت روان در کلاسها به دانش آموزان این فرصت را می دهد که آزادانه درباره مسائل روانی خود صحبت کنند و بدون ترس از قضاوت به اشتراک گذاری احساساتشان بپردازند. این گفت و گوهای باز و صمیمانه می تواند به ایجاد یک محیط حمایتی در مدرسه کمک کند و احساس انزوا و تنهایی را کاهش دهد. دانش آموزانی که احساس می کنند مورد حمایت و درک قرار گرفته اند، کمتر دچار افسردگی و انزوای دیجیتال می شوند.
۳. تمرکز بر تقویت عزت نفس و خودآگاهی:
یکی دیگر از راه های مقابله با انزوای دیجیتال، آموزش و تقویت عزتنفس در نوجوانان است. مدارس باید برنامه هایی برای تقویت خودآگاهی و اعتماد به نفس در دانشآموزان طراحی کنند تا آن ها بتوانند ارزش های خود را بر اساس معیارهای داخلی و نه بر اساس مقایسه های آنلاین و تعداد لایک ها بسنجند. تقویت عزت نفس به نوجوانان کمک میکند تا فشارهای اجتماعی موجود در فضای مجازی را نادیده بگیرند و به جای آن بر روی رشد و توسعه شخصی خود تمرکز کنند.
۴. ارائه آموزش درباره تأثیرات منفی شبکههای اجتماعی بر سلامت روان:
یکی از مهم ترین اقداماتی که مدارس می توانند در برنامه های درسی خود ادغام کنند، آموزش درباره تأثیرات منفی استفاده از شبکه های اجتماعی بر سلامت روان است. نوجوانان اغلب از این موضوع آگاهی ندارند که استفاده مداوم از شبکه های اجتماعی می تواند به کاهش عزتنفس، افزایش اضطراب و افسردگی منجر شود. با ارائه آموزش هایی درباره این مسائل، مدارس می توانند به دانش آموزان کمک کنند تا از اثرات منفی استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی آگاه شده و راهکارهای مناسبی برای مدیریت آنها پیدا کنند.
نتیجهگیری
مدارس نقش مهمی در مقابله با انزوای دیجیتال و تأمین سلامت روان دانش آموزان ایفا می کنند. با ادغام آموزش های سلامت روان در برنامه های درسی، ایجاد فضاهای حمایتی و ترویج تعاملات حضوری، مدارس می توانند به نوجوانان کمک کنند تا با چالش های روانی و اجتماعی مرتبط با دنیای دیجیتال بهطور مؤثرتری مواجه شوند